محمد خاتمی: منشا دیکتاتوری «من مداری» است | عفت با حجاب یکی نیست | نمیتوانیم حجاب را به زور تحمیل کنیم
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۳۸۷۸۲
جماران نوشت: سیدمحمد خاتمی در دیدار جمعی از فعالان مسایل زنان و بانوان فعال در عرصههای اجتماعی و سیاسی، عفاف و ستر را با حجاب یکی ندانست و تاکید کرد: ما از جامعهی عفیف حمایت میکنیم، اما به آن معنا نیست که عفت را با حجاب یکی بدانیم و آن را به زور به جامعه تحمیل کنیم.
سیدمحمد خاتمی در یازدهمین سالگرد زنده یاد فریده ماشینی با تصریح بر لزوم تفکیک بین عفاف و حجاب، گفت: وقتی خداوند میگوید «لا اکراه فیالدین»، یعنی در دین خدا که اصل است، زور و اجبار وجود ندارد پس چرا باید در فرع آن زور و تحکم باشد؟
وی ادامه داد: باید دقت شود که عفت و ستر با حجاب یکی نیست و این موضوع بسیار مهم است؛ البته به سادگی عملی نمیشود و نیازمند زمان است تا به فرهنگ تبدیل شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خاتمی در این دیدار ضمن تجلیل از دغدغههای زندهیاد بانو فریده ماشینی درباره مسایل زنان، یادآور شد: زن علاوه بر همه مظلومیتهای انسان در طول تاریخ و ستمهایی که بر انسان شده، محرومیتها و مظلومیتهای مضاعفی را تجربه کرده است برای همین توجه و اعتبار دادن به «زن» اهمیت دارد و باید آن را درک کنیم تا بتوانیم به سوی آینده بهتر حرکت کنیم.
وی با اشاره به حق و جایگاه رفیع «انسان» به صرف انسان بودن، گفت: ایرانیان شاید جزو اولین جوامعی هستند که در استقرار نظام تازه، به واسطه نهضت مشروطیت و تلاش برای استقرار جامعه مدنی، توانستند نظام مبتنی بر قانون اساسی را در خاورمیانه پدید آورند و این نهضت هرچند در ادامه راه ناکام بوده و در مقطعی از دل آن، استبداد سیاه بیرون آمده، اما باز هم دوباره این ملت، نهضت ملی را تجربه کرده و کارهای بزرگی را انجام داده تا میرسد به «انقلاب اسلامی» که هدفش رهایی انسان و در جهت تحقق خواستهای تاریخی ملت ایران بود.
خاتمی در ادامه رویکرد سلبی نسبت به «استبداد»، «استعمار» و «عقب ماندگی» و سه متناظر ایجابی آن، «آزادی»، «استقلال» و «پیشرفت و توسعه» را اشتراک نظر اقشار مختلف ایران و خواست تاریخی ایرانیان دانست و افزود: در جنبه سلبی تقریبا اتحاد و اجماع وجود داشت و بلوغ ملت ایران در جنبه سلبی بوده است یعنی در نفی استبداد، نفی استعمار و نفی عقب ماندگی؛ اما در جنبه ایجابی اختلافنظرهایی وجود داشته و به دلیل همین اختلاف نظرها مجددا ملت ایران سرکوب شد؛ و ایران هنوز در تلاش است تا بتواند جنبههای ایجابی را در یک فرآیند طبیعی مستقر کند.
وی با تاکید بر اصالت انسان گفت: نقطه مرکزی، خود انسان است و روی این نقطه مرکزی امور دیگری میآید که عَرَضی است؛ مانند جنسیت. جنسیت بعد از انسان بودن است؛ بنابراین اگر هر چیزی که به اتکای جنسیت بخواهد به انسانیت که نقطه مرکزی است ضرر بزند، باید دفع شود. حتی دینداری فرع انسانیت است؛ چرا که این انسان است که دیندار میشود یا نمیشود.
خاتمی انسانیت انسان شرقی را در خردمندی، اختیار و اهل عشق بودن توصیف کرد و گفت: اگر این وجوه تعامل درستی با هم داشته باشند و با هم رشد کنند، کمال انسانی تحقق مییابد. هیچ تفاوتی از حیث آزادی، حق انتخاب، دوست داشتن و نیز اهل اندیشه و تفکر و خرد بودن، میان هیچ کدام از اجزای عالم انسانی، چه زن چه مرد، وجود ندارد و از این حیث انسان موجودی شگفت انگیز است و توان رشد تا بینهایت را دارد.
وی رشد انسان را منوط به ارتباط و حضور در اجتماع دانست و توضیح داد: شما نمیتوانید یک انسان را -چه زن و چه مرد- در یک اتاق حبس کنید که ارتباطی با هیچکس و هیچ جا نداشته باشد و احساس مسوولیت نکند و توقع داشته باشید که در فکر و عاطفه و عقلانیت و اخلاق، یک انسان کامل و رشد یافته شود، زیرا رشد امری اجتماعی است.
خاتمی ادامه داد: با این نگاه، حتی خانواده که همه ما به جایگاه مهم آن اعتقاد داریم، فرعِ وجود انسان است. اگر ما خانواده را طوری تعریف کنیم که جلوی رشد بخشی از وجوه انسان را بگیرد، باید خانواده را اصلاح کنیم. اگر این نگاه در حقوق و شریعت باشد، خیلی از مسایل تغییر میکند.
وی در ادامه به تعبیری در فقه سنتی اشاره و بیان کرد: زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در احکام اسلامی است؛ فرض کنید در یک دورهای خون هیچ فایده و کاربردی نداشت؛ بنابراین هیچ ارزش خاصی برای دیگران نداشت، اما وقتی معلوم شد خون مایه حیات است ارزش پیدا کرد و موضوعات پیرامون آن و احکام و قوانین در مورد آن متناسب شد.
خاتمی این منطق را در موضوع زنان هم حاکم دانست و افزود: در یک دوره تاریخی، ملاک برتری در جامعه، قدرت فیزیکی بود و خیلی از مسایل با همین نگاه، طرح و بحث میشد، اما در حال حاضر به واسطه رشد علمی، برنامهریزی، هوش مصنوعی و... معیارهای برتری حضور در جامعه بین زن و مرد تغییر یافته و مناسبات جدیدی ایجاد شده بنابراین موضوع و در نتیجه حکم آن فرق میکند.
وی گفت: در یک دورهای حتی در مترقیترین نگاه به زن گفته میشد که «مرد از دامن زن به معراج میرود»، اما الان این نگاه وجود دارد که چرا زنان خودشان نباید به معراج بروند و چرا باید فقط به عنوان وسیلهای برای رشد مردان در نظر گرفته شوند و چرا این رشد، در وجوه معنوی، در قالب تصویری مردانه صورتبندی میشود و زنان در این نگاه کجا هستند؟ در همه شئون باید ملاک اول انسانیت باشد که کاملا بین زن و مرد مشترک است. اگر این دیدگاه را در جامعه بسط دهیم، خیلی مباحث دچار تحول خواهد شد.
خاتمی با تاکید بر لزوم تغییر رویهها و عادات متناسب با شرایط جامعه، صورتبندی مفاهیم کلیدی و بازنگری و بازاندیشی در آنها را ضرورت دانست و افزود: در گذشته، چون ملاک برتری، قدرت بدنی بود، «بدن» اهمیت پیدا کرد و زن برای مرد جنبه زینتی پیدا کرده بود؛ حتی در ادبیات ما هم همین نگاه بعضا دیده میشود، و، چون در یک برهه تاریخی در غرب، این دیدگاه از جنبه اجتماعی مطرود شد، نگاهی در مقابلش در ادبیات فمینیستی پدید آمد تا با این نگاه مقابله کند، اما آنها هم به همین جایگاه فیزیک و بدن زن که محل مناقشه بود، توجه کردند و آن را مورد توجه قرار دادند که اتفاقا واکنشهای رادیکالی بود، ولی به هر روی نقد جدی متوجه این نگاه شده است.
خاتمی گفت: این یک واکنش طبیعی بود و مشابه آن برای مسایل دیگر هم ایجاد شد. به طور مثال، چون در یک دوره تاریخی، به نام دین مانع پیشرفت و تفکر شدند نارضایتی ایجاد شد و در جامعه حالت عکس العملی نسبت به دین پیش آمد و این یک مسأله عارضی نسبت به دین است یعنی دید منفی نسبت به موضع و عملکرد متصدیان دین به خود دین سرایت کرد.
خاتمی ادامه داد: در گذشته، چون نگاه به بدن زنان بود و نگاه تزئینی به زن میشد، او را مانند «درّی که باید در صدف باشد» توصیف میکردند، اما سوال این است واقعا خاصیت این درّ چیست؟ آیا به جز یک زینت خاصیت دیگری دارد؟ و اصلا چرا زن باید درّ باشد؟ این تغییر نگاه آن چیزی است که به آن نیاز داریم.
بزرگترین منشا ایجاد نظامهای استبدادی و دیکتاتوری، «من مداری» استخاتمی در ادامه به تلاشهای جامعه ایرانی برای دستیابی به دموکراسی اشاره و بیان کرد: نمیتوان دموکراسی را از یک مغازه خرید و در کشور پیاده کرد، بلکه ما باید تلاش کنیم تا آن را درکشور محقق و نهادینه کنیم. باید بررسی کنیم که چرا دموکراسی در کشور ما پا نمیگیرد؟ چرا با آن که ملت ایران، نهضت مشروطه را داشته، نتوانسته آن را نگه دارد و چرا نهضت ملی ما که آنقدر بزرگ بود، با کودتای ننگین بیست و هشتم مرداد از بین رفت؟ و چرا آن حرکت عظیمی که در انقلاب اسلامی رخ داد و وعدههای بزرگی که بر اساس کرامت واصالت انسان داده شد، از مسیر خود خارج شد و تفکر متفاوتی از آن بیرون آمد؟ بخشی از پاسخ به این سوال این است که هنوز نظام فکری و ارزشی و جنبههای فرهنگی ما برای این منظور تربیت نشده و یکی از کارهایی که باید انجام دهیم توسعه و اشاعه این نوع دیدگاه و ترویج این نوع نگاه است.
وی تصریح کرد: من فکر میکنم جوامع به این نوع نگاه نیاز دارند و لازم است برنامه برای تربیت ذهنها و جانها داشته باشند تا بتوانند نظام مردمسالار که در آن انسان دارای حرمت و حق است و بر پایه مدارا و تحمل کردن دیگری که مهمترین ویژگی آن است، مستقر شود.
خاتمی بزرگترین منشا ایجاد نظامهای استبدادی و دیکتاتوری را «من مداری» دانست و گفت: این اشتباه است که کسانی بگویند «من منم» و «من بر دیگران برتری دارم» و «دیگران یا باید تابع من باشند یا باید از صحنه خارج شوند» و اگر زور پیدا کنم این کار را میکنم. بزرگترین مایه مردمسالاری و دموکراسی انسانی، «مدارا و تحمل دیگری» است که بر اساس آن، نه تنها دیگری وجود دارد، بلکه «من در رابطه با دیگری برای خودم معنا پیدا میکنم». ما باید همدیگر را تحمل و با همدیگر تعامل و حرکت و جنبههای مشترک را پیدا کنیم و از اینکه اختلافها به تصادم منجر شود، جلوگیری کنیم.
وی در پایان این دیدار گفت: جامعه ما راه بسیار دور و درازی دارد. معتقدم در درون جامعه ما، سنت ایرانی و اسلام - به آن صورتی که بوده، نه به آن صورتی که تجلی پیدا کرده- آنقدر ظرفیت وجود دارد که نه تنها بتواند جامعه را از وضع فعلی خارج کند بلکه بتواند حرفهای زیادی به دنیای دیگر داشته باشد.
در این دیدار، رحیم عبادی مدیرعامل موسسه بانوی مهر ضمن تشکر از خاتمی به دلیل مواضع روشن و شایسته نسبت به جنبش زنان در ایران، گزارشی از برنامههای ده ساله نشستهای تخصصی در امور زنان با محوریت افکار و اندیشه بانو فریده ماشینی ارائه کرد.
در ادامه خانم روشنفکر، رییس مرکز مطالعات و تحقیقات زنان و دبیر علمی جایزه مطالعات زنان یادبود فریده ماشینی گزارشی از فراخوان سال گذشته در خصوص جایزه مطالعات ارائه کرد و ضمن تشریح تحقیقات، تألیفات و پژوهشهای منتخب فراخوان سال گذشته در امور زنان، برنامه دومین فراخوان جایزه مطالعات برای خرداد سال ۱۴۰۲ را اعلام کرد.
حاضران در این دیدار دیدگاه و نظرات خود را نسبت به مسایل فعلی زنان در جامعه بیان کردند.
منبع: خرداد
کلیدواژه: محمد خاتمی حجاب حجاب یکی یک دوره ملت ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۳۸۷۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عادیسازی بیحجابی شبیخون فرهنگی
در جامعهای که پوشش زنان و حتی مردان از دیرباز یکی از آداب و ارزشهای اجتماعی بوده و بدپوششی در این جامعه مذموم شمرده شده است، عادیشدن پوششهای غیرمتعارف، چه در مردان و چه در زنان، زنگ خطر استحاله فرهنگی و ارزشهای اجتماعی را به صدا درمیآورد.پوشش انسانها صرفنظر از اینکه از نظر فطرت انسانی یک ابزار مصونیت است، برای فعالیتهای اجتماعی زنان و مردان نیز مفید است. هر کسی باید به اندازهای که خود او میداند و برایش مصونیتآفرین است، به آن عمل کند. حجاب به معنای پوشش بیرونی و عفاف به معنای پوشش درونی است. عواملی که باعث سلامت در جامعه میشوند و در صورت نبود این دو عامل، مشکلات و اثرات مخرب زیادی در جامعه به وجود خواهد آمد؛ چراکه اگر حجاب و عفاف که مکمل یکدیگرند، در افراد و جامعه رعایت شود، سبب رشد و افزایش معیار اطمینان و اعتماد در جامعه، تاثیر مثبت بر سلامت روحی و روانی در تربیت و تعلیم فرزندان و محیط اطراف میشود. همین امر سبب رشد عقلی و فرهنگی در جامعه و مانعی محکم در مقابل عوامل و تاثیرات منفی و مخرب است.
انسان، پوششگریز است یا خیر؟
پیرامون موضوع حجاب و پوشش زنان مسائل مختلفی مطرح میشود اما پیش از هر چیزی باید بررسی شود که آیا انسان بالطبع حجابگراست یا خیر؟ پوشش دینی بانوان و حجاب از اختراعات آیین اسلامی نیست، بلکه ریشه در تاریخ دارد. در تمدنهای کهن بشری مانند تمدن یونان و ایران نیز موضوع حجاب در بین بانوان دارای جایگاه خاصی بوده است؛ بنابراین نهفقط اسلام واضع قانون حجاب نبوده، بلکه در جهت جلوگیری از افراط و تفریطهایی که در طول تاریخ در مورد حجاب نیز به وجود آمده، به قانونمند کردن و تنظیم آن همت گماشته و آن را بهصورتی متعادل، صحیح و متناسب با فطرت انسانی زن و غیرتمندی مرد، آن را ارائه داده است. در پاسخ به اینکه انسان پوششگریز است یا خیر، باید هر دو گزاره آن بررسی شود. اگر فرض بر حجابگریزی باشد، اعتبار و ارزش رعایت حجاب بهدلیل عقلانیت و پیامد فرهنگ و تربیت فردی است. اگر فرض بر گزاره اول باشد، عدم رعایت حجاب خلاف طبع بوده است. این موضوع در حالی است که در ایران تاکنون حجابگرایی فرض شده و مبنای سیاستگذاری بر این اساس انجام گرفته است.
محجبههای جوان؛ مرکز ثقل مواجهه با بدپوششها
در مسأله حجاب، حاکمیت با گروههای مختلفی روبهروست؛ افرادی که صرفا بدپوشش هستند، افرادی که به بدپوششی کمک میکنند (مانند تولیدکنندگان البسه نامناسب) و در نهایت افرادی که بیحجابی عامدانه را تبلیغ میکنند (مانند متعرضان به محجبهها و افراد تبانیکننده با عوامل بیگانه). ولی به نظر میرسد که محجبهها باید مرکز ثقل این مواجهه قرار بگیرند. یک فرد محجبه و عفیف وظایف بزرگی بر عهده دارد و باید الگوی مناسبی برای دیگران باشد تا آنها نیز از این هدیه الهی بهرهمند شوند. به هر حال در مقابله با بیحجابی، به جای برخورد با بیحجابان عادی، باید این پندار که بیحجابان در غلبه کمی و کیفی هستند، تضعیف شود. در این راه میتوان از ظرفیت محجبهها استفاده کرد. با وجود اینکه این موضوع مورد توجه قرار گرفته اما اجرای آن ناشیانه بوده است؛ چراکه بیشتر این افراد بانوان میانسال بوده، در حالی که بهتر است از جوانان و دانشجویان در این امر استفاده شود. با این حال باید توجه داشت که اعتدال در رفتار با بدحجابی باید رعایت شود؛ زیرا افراط در آن موجب تنش و اضطراب و منجر به عادیشدن بدپوششی در جامعه میشود. این مسأله نیازمند نهاد ستادی و نظارتی فراقوهای است که منحصرا به مسأله حجاب نپردازد. میتوان این نهاد را در قالب ستاد مبارزه با مفاسد فرهنگی ــ اجتماعی تشکیل داد.
ارتقای صنعت مد در موضوع حجاب اسلامی
به نظر میرسد باید اقداماتی در جهت کاهش پوشیدنیهای ناسالم یا نامناسب و افزایش پوشیدنیهای سالم و مناسب، البته با کیفیت و قیمتی مناسب برای کاهش زمینههای فساد و بدپوششی انجام شود. بر همین اساس باید طراحان لباس در یک زیستبوم ایرانی ــ اسلامی تربیت شوند و طرح درسها و نظام آموزشی خیلی قدیمی، چه در طراحی لباس و چه در طراحی پارچه ارتقا پیدا کند. مسئولان این صنعت و این حوزه باید تدابیر لازم را برای پوشش مناسب با قیمت مناسب در اختیار جامعه قرار دهند و نیازهای اقتصادی تولیدکنندگان نیز تامین شود. از سویی دیگر تسهیل تشکیل خانواده، تقویت روابط خانوادگی و افزایش اشتغال مناسب میتواند در کاهش زمینههای بدپوششی نیز موثر باشد. با این حال باید جایگاه حجاب بهدرستی در کشور تبیین و مشخص شود. در برخورد با پدیده بدحجابی باید مشکل فرهنگی و سیاسی آن، از یکدیگر تمایز پیدا کند و متناسب با خاستگاههای آن به برخوردی سنجیده و برنامهریزیشده پرداخت. در برخورد با بیحجابان باید دقت کرد تعلیم، موعظه و دعوت به خیر، مقدم بر امر به معروف و نهی از منکر است که در این مسیر نهادهای آموزشی اهمیت بالایی دارند.